سفر را دوست دارم ...
اما آنگاه که هم قدم تو باشم سوی جنگلهای مه گرفته ...
کنار دریای آرامش لحظه های با تو بودن نم نم باران...
و حریق آتشی که ما ساخته ایم از هیزم های خشک بوی خاک صدای آرشه ی ویالون من ...
و صدای دوست داشتنی تو که برایم میخوانی " باز " " ای الهه ی ناز " ...
نظرات شما عزیزان: